الفاظ مكرّر در قرآن و فوايد آن(3)
الفاظ مكرّر در قرآن و فوايد آن(3)
3 ـ 3 ـ فوايد مكرّر بودن تمام الفاظ يك يا چند آيه
فايدة ذكر شده از طرف بيشتر دانشمندان دربارة آيات مكرّر در اين سه سوره، «تأكيد» است كه تعميم آن نيز به تمام آيات مكرّر صحيح نيست، زيرا آيهاي كه در سراسر قرآن فقط دو بار ذكر شده است، چگونه ميتواند موجب تأكيد شود؟! براي خوانندة قرآن كه آيهاي را يك بار در جايي و سپس با فاصلهاي نسبتاً زياد در جايي ديگر ميبيند و يا اصلاً سورهاي را در يك زمان و سورة ديگري را در زمان ديگر ميخواند، چگونه ميتواند تأكيد احساس شود؟ اين عدم كارآييِ توجيه عرضه شده، ما را واميدارد تا علل و فوايد ديگري را جستوجو كنيم.
براي نيل به اين مقصود، نگارنده در رسالة دكتري، اين تحقيق را در چند مرحله به انجام رساندم؛ در مرحلة اوّل، تمام آيات مكرّر استخراج و طبقهبندي شد؛ و در مرحلة دوّم، هر يك از سورههاي حاوي آيات مكرّر با توجّه به معناي آية مكرّر، مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه حاصل از اين دو مرحله اين است كه آية مكرّر در حكم هدف و مقصود اصلي سوره است. به تعبير ديگر، آية مكرّر به منزلة گلِ سرسبد آن سوره بود، سايد آيات در حال تبيين و توضيح و ارائة نمونههايي براي درك بهتر و كاملتر همان آيه ميباشند.
در مرحلة سوم، بررسي هر يك از اين آيات با توجّه به دستة مربوط به خود انجام گرفت و نتيجة مربوط به هر دسته در جاي خود بيان گرديد. آنچه در پي ميآيد گزيدهاي از مطالب اين تحقيق است.
محدودة اين بحث، سه سورة «رحمن»، «قمر» و «مرسلات» است كه به بررسي آنها ميپردازيم:
آية ياد شده، 31 بار در سورة «رحمن» آمده است.[1] پژوهشگراني كه دربارة تكرار اين آيه اظهارنظر كردهاند، فوايدي براي آن برشمردهاند كه خلاصة نظريههاي آنها در پي ميآيد.
1. تقرير نعمتهاي عطا شده نيكوست، پس حُسن تكرار به جهت اختلاف نعمتي است كه تقرير ميكند.[2]
2. اشاره به اين كه هر نعمتي از آن نعمتها و هر بيّنهاي از آن بيّنات به تنهايي مستلزم شكر و اقرار به وحدانيت خداوند است.[3]
3. اين آيه اگر چه متعدد آمده، ولي هر يك از آنها متعلق به ما قبل خود است.[4]
4. تكرار اين آيه، آن هم در مقطعهاي كوتاه، آهنگ جالب و زيبايي به سوره داده و چون با محتواي زيبايش آميخته ميشود، جاذبة خيره كنندهاي بپا ميكند، لذا جاي تعجب نيست كه در حديثي از پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه فرمود: «هر چيزي عروسي دارد و عروس قرآن سورة الرّحمن است.»[5]
5. از ميان 31 بار تكرار آن، هشت مورد پس از شمردن عجايب خلقت و مبدأ آفرينش؛ هفت مورد ـ به شمارِ درهاي جهنّم ـ پس از ياد جهنّم و سختيهاي آن؛ هشت مورد ـ به شمارِ درهاي بهشت ـ در وصف دو بهشت و اهل آن، و هشت مورد آخر دربارة دو بهشتِ ديگر آمده است. پس براي كسي كه به هشت مورد اوّل معتقد باشد و به موجبات آن عمل نمايد، درهاي بهشت گشوده و درهاي جهنّم بسته ميشود.[6]
6. اين آيه در طي زمان فرياد ميزند و به صراحت اعلام ميدارد كه كفر جنّ و انس و انكارشان نسبت به نعمتهاي الاهي، خشم تمام موجودات را برميانگيزد و به حقوق همة مخلوقات تجاوز ميكند. لذا اگر در خطاب به آنها هزاران مرتبه هم تكرار شود، باز هم ضرورت دارد و نياز به آن هميشه باقي است.[7]
7. استبعاد.[8]
3 ـ 3 ـ 1 ـ 2 ـ فوايد تكرار دو آية «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ» و «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»
هر يك از اين دو آيه، چهار بار در سورة قمر تكرار شدهاند.[9] مفسران و قرآن پژوهان نكاتي به عنوان فوايد تكرار اين دو آيه برشمردهاند كه خلاصة آن به اين شرح است:
1. از آنجايي كه در اين سوره انواع انذار و عذاب ذكر گرديده، يادآوري نيز كاملاً به يكايك آنها پيوند خورده است.[10]
2. علّت تكرار آية «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ» در داستان قوم عاد اين است كه اولي مربوط به دنياست و دومي مربوط به آخرت.[11]
3. سبب تكرار آية «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ» در داستان قوم عاد شايد از اين جهت است كه عذاب اين گروه از ديگران شديدتر بود. هر چند همة عذابهاي الاهي شديد ميباشد.[12]
4. تكرار آية «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» در هر يك از داستانهاي اين سوره به خوانندگان ميفهماند كه تكذيب هر رسول مقتضي نزول نزلو عذاب و شنيدن هر داستان مستلزم يادآوري و عبرتگيري است تا دچار غفلت نشوند.[13]
3 ـ 3 ـ 1 ـ 3 ـ فوايد تكرار آية «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»
اين آيه، نُه بار در سورة «مرسلات» آمده است.[14] صاحبنظران در مورد تكرار اين آيه، حكمتهاي زير را بيان كردهند:
1. اين سوره، روز فصل يعني قيامت را ذكر كرده، اخبار مربوط به آن را تأكيد و با تهديد شديد نسبت به تكذيبگران آن و بشارت نسبت به سايران قرين نموده و به جهت افزودن جانب تهديد بر جانب ديگر، اين آيه را تكرار كرده است.[15]
2. آية فوق هربار پس از يكي از نعمتهاي شمرده شده در اين سوره قرار دارد، پس تكرار محسوب نميشود.[16]
3. چون هربار به دنبال يكي از داستانهاي اين سوره آمده است، پس در هر مرتبه مربوط ميشود به تكذيبگران همان داستان.[17]
به نظر نگارنده، فايدة تكرار زياد اين آيات، تأكيد بر اهميت هدفي است كه در اين آيات دنبال ميشود؛ تا بدين وسيله خوانندة آيات الاهي به سادگي از آن ردّ نشده، نهايت توجّه خود را بدان معطوف دارد. البتّه آية مكرّر هر بار معناي جديدي را هم در ارتباط با آيات نزديكش ميرساند.
اينك براي نمونه به تحليل فوايد تكرار آية «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» ميپردازيم:
ده بار تكرار اين آيه در سورة «مرسلات»، بيانگر هدف اين سوره و تأكيد بر شدّت سختيهاي و عذابهاي روز قيامت است. ساير آيات اين سوره نيز هر يك به نوعي نشاندهندة علّت و چگونگي اين سختيهاست. اين تأكيد ميتواند سبب پيشگيري از گرفتار شدن انسانها به آن عذابها گردد.
از اين ده بار، مورد اوّل پس از چند سوگند و جواب آن يعني «إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ»(مرسلات (77)، 7) و نيز برخي از حوادث مربوط به روز قيامت آمده است. يعني حال كه آن روز برخلاف تصور آنان به حتم فرا ميرسد و چنان وقايع هولناكي هم در آن هنگام رخ ميدهد، پس واي بر تكذيبگران آن روز و آن وقايع.
مورد دوّم پس از اشاره به هلاكت گذشتگان و اعلام گرفتار شدن آيندگان ـ و به طور كلي تمام بدكاران ـ به همان عقوبت ديده ميشود. پس واي در آن روز بر تكذيبگران كه باور نميكردند عاقبتي همچون گذشتگان داشته باشند.
آيات پيش از مورد سوم به آفرينش انسان از آبي پست و قرار گرفتن آن در جايگاهي استوار تا زماني معيّن اشاره دارند. يعني خدايي كه قدرت داشت شما را از آبي پست بيافريند و تا زماني مشخص در چنين جايگاهي قرار دهد، قادر خواهد بود روز قيامت نيز شما را كه نا مدتي معيّن در دنيا زندگي كردهايد و سپس از دنيا رفتهايد، دوباره زنده كند. پس واي بر تكذيبگران در آن روز كه تصور ميكردند خداوند قادر نيست آنها را دوباره زنده كند و به حساب اعمالشان رسيدگي و عذابشان نمايد؛ ولي همة اينها واقع ميشود.
مورد چهارم پس از اشاره به قبض و بسط زمين و وجود كوهها و آب براي انسان آمده است. پس واي بر تكذيبگران در آن روز كه ميتواننستند در صورت استفادة نيكو از آن امكانات و نعمتها و جلب رضاي خدا وضعيت خوبي در روز قيامت داشته باشند، ولي به سبب استفادة نادرست بايد عذاب ببيندند
موارد پنجم و ششم در پي ذكر برخي از اوصاف جهنم و عذابهاي تكذيبگران واقع شدهاند. پس واي بر تكذيبگران در آن روز كه بايد گرفتار چنين عذابهاي سختي شوند.
مورد هفتم به دنبال توصيف آن روز به عنوان روز فصل و جدايي و جمع گذشتگان و آيندگان و نيز خطاب به آنها براي به كار گرفتن هرگونه مكر و حيله براي رهايي از عذابهاي آنجا ديده ميشود. پس واي بر تكذيبگران كه در آن روز از تصديقكنندگان جدا ميشوند و چون هيچ گونه مكر و حيلهاي نميتوانند بزنند، هيچ راهي براي خلاصي از آن همه عذاب ندارند.
مورد هشتم پس از بيان وضعيت اهل تقوا در بهشت قرار دارد، پس واي بر تكذيبگران كه نه تنها از چنين نعمتهايي محروم خواهند بود، بلكه عذاب هم خواهند شد.
پيش از مورد نهم آيهاي از اندك بودن زمان برخورداري آنان از لذّات و خوشيها سخن ميگويد، پس واي بر تكذيبگران كه زمان راحتي و آسايش آنان بسيار كوتاه است و پس از اين عمر كوتاه براي هميشه بايد عذاب ببينند.
مورد دهم پس از سرپيچي آنان از اطاعت خداوند، به عنوان يكي از ويژگيهاي آنها در دنيا آمده است. پس واي بر تكذيبگران كه چون به وظيفة خود يعني اطاعت خداوند عمل نكردهاند، سزاوار عذاب جهنم هستند.
از دو مورد اخير نتيجهگيري ميشود: همين اعمال ناشايست آنان كه با كلمة «مجرم» از آن تعبير شده و نيز سرپيچي از اطاعت خدا، زمينة تكذيب آيات الاهي توسط آنان را فراهم آورده است.
از توضيحات بالا معلوم ميگردد كه تمام آيات اين سوره در حال تبيين و توضيح و تأكيد هدف اين سوره ـ يعني سخت بودن روز قيامت بر تكذيبگران كه مضمون آية مكرّر است ـ ميباشند.
پي نوشت :
[1] . ر. ك: سورة رحمن، آيات 13، 16، 18، 21، 23، 25، 28، 30، 32، 34، 36، 38، 40، 42، 45، 47، 49، 51، 53، 55، 57، 59، 61، 63، 65، 67، 69، 71، 73، 75، 77.
[2] . ر. ك: شريف مرتضي: امالي، مصر، مطبعة السعادة، 1325 ق، ج 1، ص 120؛ شيخ طوسي: التبيان في تفسير القرآن، بيروت، داراحياء التراث العربي، بيتا، ج 19، ص 468؛ طبرسي: مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفة، 1408 ق، ج 9، ص 97.
[3] . محمد ابوزهره: المعجزة الكبري، القرآن قاهره، دارالفكر العربي، بيتا، ص 162.
[4] . عبدالقادر حسين: پيشين، ص 120 ـ 119.
[5] . ناصر مكارم شيرازي: تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365 ش، ج 23، ص 92.
[6] . سعيد حوّي: الاساس في التفسير، دارالسلام، 1409 ق، ج 10، ص 567؛ محمود بن حمزه كرماني: البرهان في متشابه القرآن، دارالفاء، ص 340 ـ 339.
[7] . سعيد نورسي: المعجزات القرآنية، بغداد، مطبعة الرشيد، 1990 م، ص 187.
[8] . ابن ابي الاصبع: پيشين، ص 236.
[9] . آية نخست در آيات 16، 18، 21 و 30 و آية دوّم در آيات 17، 22، 32 و 40 آمده است.
[10] . طبرسي: پيشين، ج 9، ص 286.
[11] . فيض كاشاني: الصافي في تفسير القرآن، چاپ اسلاميه، 1356 ش، ج 2، ص 634؛ شيخ محمد بن محمد رضا قمي مشهدي: تفسير كنزالدقائق و بحرالغرائب، مؤسسة الطبع والنشر، وزارة الثقافة والارشاد الاسلامي، 1366 ش، ج 12، ص 542؛ كرماني: پيشين، ص 339.
[12] . ناصر مكارم شيرازي: پيشين، ج 23، ص 5.
[13] . قمي مشهدي: پيشين، ج 12، ص 548.
[14] . مرسلات: آيات 15، 19، 24، 23، 37، 40، 45، 47 و 49.
[15] . محمد حسين طباطبايي: الميزان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الاعلمي، 1394 ق، ج 19، ص 144.
[16] . طبرسي: پيشين، ج 10، ص 632.
[17] . عبدالقادر حسين: پيشين، ص 20.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}